محمود خان با عروسکای بسرونش
امروز محمودگلی دلش هوای عروسکای قدیمیشو کرده بود و اومد دست مامانشو گرفت وبرد تو اتاقش واشاره به ویترین اسباب بازیاش کرد مامانشم عروسکاشو گذاشت کنارش که با اونا بازی کنه.فدای دلت بشه مامانت اولش عروسکاتو به مادر معرفی کردی به آقا مبین میگی بچه ی خوبی باشه وبه حرفت گوش کنه بعدم میای با مامانی قایموشک بازی میکنی خب یه نوع دالی بازیته پسملم لجبازی با مامان که بازی تموم نشه شبم میخواستیم بریم پارک که خودت کفشاتو آوردی و سعی میکردی پات کنی عجله نکن مادری کم کم همه چی رو یاد میگیری چقد اون لحظه بوست کردم از سرت تا کف پات بله خوشکلم دو قلوهاشبیه هم هستن پت ومت ودوست داری و بغلشون میکنی...
نویسنده :
♥♂مامان و گاهیم بابا♥♂
23:13